داستان راجب یک احضارگر به اسم جوزف هست و امپراطوری شیطانی سعی داشت همه احضارگر ها رو قبل از تصرف دنیا از بین ببره ولی چون جوزف یک کشاورز بدبخت بود کسی نفهمید که اینم احضارگرهرچند سربازای شیطانی میدونستند.
پس جوزف به دنبال استاد خودش رفت تا راهنمایی بگیره و بقیه احضار گر ها رو پیدا کنه.



















0 comments